سینما برتر: حالا آن دوستی‌ها و همکاری به ناچار شکایتی را در پی دارد و معلوم نیست پرونده شکایت مجتبی جباری از عبدالرضا کاهانی به کجا خواهد رسید.
تهیه‌کنندگی مجتبی جباری، ستاره سابق استقلال در سینما با چالش‌هایی مواجه شده. در حالی که عبدالرضا کاهانی امروز دو صفحه ممیزی‌های فیلم “وقت داریم حالا” را منتشر کرده، شنیده‌ها به نقل از کانال سینما ایده‌آل از اتفاقات جالب در پشت صحنه این فیلم حکایت دارد. فیلم “وقت داریم حالا” در فرانسه با سرمایه‌گذاری مجتبی جباری ساخته شده و او با شرط اکران داخل ایران روی آن سرمایه‌گذاری کرده اما بعد از اکران فیلم در فرانسه و اکران نشدن در ایران، مجتبی جباری از عبدالرضا کاهانی به دلیل انجام ندادن تعهداتش شکایت کرد. شکایتی که باعث شد دوستان کاهانی در ایران برای دریافت پروانه نمایش فیلم و اکران در گروه هنر و تجربه اقدام کنند نتیجه اما دو صفحه ممیزی بود که امروز منتشر شد!
چند سال پیش بود که مجتبی جباری درباره علاقه‌اش به سینما و به ویژه آثار عبدالرضا کاهانی حرف زد. جباری در مصاحبه‌ای گفته بود: «فیلم‌های کاهانی آدم را ذوق‌زده می‌کند. این همه جزییات و اشارات دقیق به زندگی روزمره و روابط آدم‌ها و در عین حال جذابیت و گیرایی برای مخاطب، فیلم‌های او را متفاوت کرده است. چند سال پیش که فیلم “هیچ” را دیدم، برایم غافلگیر کننده بود که در سینمای ایران چنین فیلمی ساخته شود. بعدها که “اسب حیوان نجیبی است” و “بی‌خود و بی‌جهت” را دیدم، در یک نمایش خصوصی با خود رضا درباره فیلم‌هایش گپ زدم، با شکل کار و نگاهش به آدم‌ها بیشتر آشنا شدم و از این به بعد فیلم‌هایش را با ذهنیت روشن‌تری دنبال خواهم کرد.»
اما این علاقه و پیگیری به مرور شکل جدی تری به خود گرفت و مجتبی جباری پس از خداحافظی غیرمنتظره‌اش از تیم ملی فوتبال ایران آن هم در آستانه جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل، به عنوان سرمایه گذار ایرانی فیلم عبدالرضا کاهانی نام خود را مطرح کرد. جباری همان روزها اعلام کرد که با عبدالرضا کاهانی آشنا شده و به دلیل علاقه این کارگردان به فوتبال، رفاقت میان آنها شکل گرفته. حالا اما آن دوستی‌ها و همکاری به ناچار شکایتی را در پی دارد و معلوم نیست پرونده شکایت مجتبی جباری از عبدالرضا کاهانی به کجا خواهد رسید.
فیلم “وقت داریم حالا” درباره‌ی یک ایرانی به نام عماد است که پس از چند سال تحصیل در شهر کوچک بزانسون قصد دارد خود را به یک آژانس مانکن در پاریس معرفی کند. در حالی که به دوست خود که دختری فرانسوی به نام کارولین است، گفته می‌خواهد به ایران برگردد. در آستانه سفر و جدایی همیشگی، کارولین که – زیر سن قانونی است – او را مطلع می‌کند از سوی عماد باردار است.
